من تکرار یک تنهایی‌ام ... در چشم‌هایی که تمام چشم‌ها را دوست می‌دارد

۱۴ مطلب با موضوع «دلنویس» ثبت شده است

مسافر

هوالفتاح العلیم

سلام سهراب...


مسافـــرت کو ...؟


بگو مرا نیز با خود ببرد تا ته کوچه ی غـربت


من هم دیگر از مردم ،نه، که از خــودم خسته شدم


می خواهم از نو بسازم این درون مخـروبه ام را


می خواهم این کلبه ی تنگ و تاریک نَفسم را خانه تکانی کنم


اصلا می خواهم از نو متــولد شوم...


از نو بگویم... بشنوم... بخوانم... بنویسم...


آه...آه که چه دردناک است زندگی بی محبوب


عزیز میشنوی ؟؟ میشنوی صدای ویران شدن این بنده ی در بند ناچیز را...


آه که چقدر خسته ام...

 اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ...

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
کیـــوان

قاصدک

هوالفتاح العلیم


قاصدک دلم روزگاریست سرگردان شده است
خود را سپرده است به باد،هرچه بادا باد


قاصدک همیشه سرگردان است و تنها
تنها که شدی حال قاصدک ها را خواهی فهمید

دلگیر و تنها ؛ آرام و بی قیل و قال
به چیزی یا کسی که دل نبسته باشی،توهم قاصدک می شوی

کافیست دل به نسیم بسپاری

به قول علی اکبر بقایی: در دنیای قاصدک هایی که به دنیا دل نبسته اند،نسیم بهانه ی پُر بهایی ست برای پرواز

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
کیـــوان

اذن دخول...

هوالفتاح العلیم


اذن دخول حرم است اذان...


نه این که اذن دخول دهد


دعوت می کند ، همه را می خواند


صدای منادی را که می شنوم،دلم پیش تر از خودم به سوی او شتابان می شود


چرا دیگری..؟

با او میگویم آنچه به غیر او گفتنی نیست


حدیث دوست مگویم مگر به حضرت دوست/کــه آشنــا سخــن آشنا نگــه دارد


می ایستم برابر حضرتش ...

مرا خود با تو سری در میان هست/ وگرنه روی زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان/ وجودم رفت و مهرت همچنان هست

موافقین ۴ مخالفین ۰
کیـــوان

رابطه

هوالفتاح العلیم

جوهر قلم ذهن ام ته کشیده است

به رابطه جدیدی پی برده ام...

سرزمین قلب ات را که نفس ات فتح کرده باشد

تو هم ته می کشی

 

از دل برآید آنچه بر ورق زندگی ات جاری می شود

۳ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
کیـــوان